جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قربی

قربی

قربی
نسبت است به قِرْبه. (منتهی الارب). رجوع به قِرْبه شود
لغت نامه دهخدا

قربی

قربی
نزدیکی، خویشی. (منتهی الارب). و رجوع به قُرْبه شود
لغت نامه دهخدا

قربی

قربی
نام آبی است نزدیک تباله. مزاحم عقیلی گوید:
فما اُم ُّ اَحوی الحدتین خلالها
بقربی ملاحی من المرد ناطف.
(از معجم البلدان).
آبی است نزدیک تباله. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

قربی

قربی
تأنیث قَرْبان. هر آوند نزدیک پُری رسیده. گویند: اِناء قربان و صحفه قربی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا