قبول کننده، پذیرنده، دارای امکان برای قبول امری یا حالتی مثلاً قابل اجرا، قابل قبول، سزاوار، شایسته قابل ارتجاع: هر شیئ که پس از خم کردن یا فشار دادن آن به حالت اول برگردد
قبول کننده، پذیرنده، دارای امکان برای قبول امری یا حالتی مثلاً قابل اجرا، قابل قبول، سزاوار، شایسته قابل ارتجاع: هر شیئ که پس از خم کردن یا فشار دادن آن به حالت اول برگردد
پذیرنده، قبول کننده، لایق، سزاوار، باتجربه، کارآزموده، بسیار، زیاد، آتیه، آینده، مقابل ماضی، ضامن، جزء پیشین بعضی از کلمه های مرکب به معنی «شایسته، درخور، مناسب»، قابل اعتماد، قابل اعتنا، جزء
پذیرنده، قبول کننده، لایق، سزاوار، باتجربه، کارآزموده، بسیار، زیاد، آتیه، آینده، مقابل ماضی، ضامن، جزء پیشین بعضی از کلمه های مرکب به معنی «شایسته، درخور، مناسب»، قابل اعتماد، قابل اعتنا، جزء