معنی قابل قابل قبول کننده، پذیرنده، دارای امکان برای قبول امری یا حالتی مثلاً قابل اجرا، قابل قبول، سزاوار، شایستهقابل ارتجاع: هر شیئ که پس از خم کردن یا فشار دادن آن به حالت اول برگردد تصویر قابل فرهنگ فارسی عمید