جدول جو
جدول جو

معنی فخش - جستجوی لغت در جدول جو

فخش
(دَ خَ قَ)
هیچکاره گردانیدن چیزی را و بی تیمار گذاشتن. (منتهی الارب). ضایع گردانیدن چیزی را. (اقرب الموارد از ابن عبّاد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وخش
تصویر وخش
(پسرانه)
روشنایی، نام چهاردهمین جد آذرباد مهراسپند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آخش
تصویر آخش
(پسرانه)
نام موبدی در ایران قدیم، قیمت بها ارزش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چخش
تصویر چخش
گواتر، عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کم کاری یا پرکاری این غده، التهاب و عفونت آن به وجود می آید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است، جخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جخش
تصویر جخش
گواتر، عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کم کاری یا پرکاری این غده، التهاب و عفونت آن به وجود می آید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است، چخش برای مثال از گردن او جخش درآویخته گویی / خیکی ست پر از باد درآویخته از بار (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخر
تصویر فخر
افتخار، سربلندی، مایۀ افتخار و نازش، برای مثال خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی / که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم (سعدی۲ - ۵۰۳)، بزرگ منشی
فخر کردن: اظهار سرفرازی و سربلندی کردن، مباهات کردن، نازیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخم
تصویر فخم
فهمیدن، درک کردن، دریافتن، پی بردن، فهم داشتن، حس کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رخش
تصویر رخش
اسب، به ویژه اسب اصیل، در اصل نام اسب رستم بوده است
سرخ و سفید به هم آمیخته، آنچه به رنگ سرخ و سفید یا دارای خال های سرخ باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخش
تصویر شخش
کهنه، پوسیده، فرسوده، سخش
سقوط، لغزش، خزیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرش
تصویر فرش
قالی، هر چیز گستردنی، مقابل عرش، کنایه از زمین
فرش کردن: گستردن فرش بر زمین، گستردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آخش
تصویر آخش
بها، ارزش، قیمت، اخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دخش
تصویر دخش
دشت اوّل، نخستین پولی که کاسب و پیشه ور در آغاز کار روزانه از خریدار می گیرد، دشت، دستلاف، دشتان
تیره و تاریک، برای مثال بکن آنچه خواهی و دیگر ببخش / مکن بر دل ما چنین روز دخش (فردوسی - لغت نامه - دخش)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فحش
تصویر فحش
دشنام، ناسزا، ویژگی هر نوع سخن ناپسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخش
تصویر تخش
صدر مجلس، بالای مجلس
تیر، تیر کمان، تیر آتش بازی، نوعی کمان که تیر بسیار کوچکی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخش
تصویر شخش
پرنده ای کوچک و خوش آواز، شخیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخش
تصویر سخش
شخش، کهنه، پوسیده، فرسوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بخش
تصویر بخش
بهره، حصه، نصیب، قسمت، واحدی از یک سازمان که کار ویژه ای را بر عهده دارد مثلاً بخش امور مالی،
قسمتی از یک کتاب، مقاله، جزوه و مانند آنکه دارای استقلال نسبی است،
در ریاضیات تقسیم، قسمتی از یک شهرستان که از چند دهستان تشکیل شود،
قسمتی از یک شهر که دارای نوعی همگونی واحد است مثلاً بخش مرفه نشین،
در علم زبانشناسی یک واحد صوتی مرکب از یک حرف صدادار و یک یا چند حرف صامت، هجا، سیلاب، پسوند متصل به واژه به معنای
بخشنده مثلاً جان بخش، آزادی بخش، بن مضارع بخشیدن، سرنوشت
بخش کردن: قسمت کردن، بهره بهره کردن، تقسیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخش
تصویر اخش
بها، ارزش، قیمت، آخش، برای مثال خود فزاید همیشه مهر فروغ / خود نماید همیشه گوهر اخش (عنصری - ۳۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخذ
تصویر فخذ
ران، قسمت بالای پای انسان یا حیوان از لگن تا سر زانو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخش
تصویر شخش
مرغکی است خوش آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخش
تصویر دخش
ابتدا کردن کار باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفش
تصویر خفش
به ضعف بینائی و تنگ شدن چشمان مبتلا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جخش
تصویر جخش
علتی باشد مانند بادنجان که از گلو و گردن مردم برآید و درد نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخش
تصویر رخش
اسب رستم است، هراسب خوب و تندرو را گویند و بمعنای قوس و قزح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آخش
تصویر آخش
قیمت، بها ارزش نام موبدی پارسی نژاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخش
تصویر بخش
سهم، قسم، قسمت، پاره، حصه، قسط، نصیب، بهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پخش
تصویر پخش
پهن شدن بر اثر فشار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخش
تصویر تخش
صدر مجلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرش
تصویر فرش
قالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پخش
تصویر پخش
توزیع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نخش
تصویر نخش
برهان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخش
تصویر بخش
قسمت، واحد، سهم، کسر، تقسیم، قطعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فحش
تصویر فحش
دشنام، ناسزا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فلش
تصویر فلش
پیکان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فیش
تصویر فیش
برگه
فرهنگ واژه فارسی سره