نعت فاعلی است از فرض. تأنیث آن فارضه. ج، فارضات. (از اقرب الموارد). رجوع به فرض شود، ستبر از مردم و از هر چیز دیگر. برای انسان مذکر و مؤنث در این معنی یکسان است. ج، فرّض. (از اقرب الموارد) ، قدیم. (از اقرب الموارد) ، پیر. (منتهی الارب). ج، فوارض، دانای فرائض... (از اقرب الموارد). کسی که حسابهای ارث و تقسیمات شرعی آن را بداند، عظیم: اضمر علی ّ ضغینهً فارضاً، کینۀعظیمی بر من در دل دارد. (از اقرب الموارد) ، پیر گاو. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 70). - ابن فارض، شاعری مشهور بود. رجوع به ابن فارض شود
نعت فاعلی است از فرض. تأنیث آن فارضه. ج، فارضات. (از اقرب الموارد). رجوع به فرض شود، ستبر از مردم و از هر چیز دیگر. برای انسان مذکر و مؤنث در این معنی یکسان است. ج، فُرَّض. (از اقرب الموارد) ، قدیم. (از اقرب الموارد) ، پیر. (منتهی الارب). ج، فوارض، دانای فرائض... (از اقرب الموارد). کسی که حسابهای ارث و تقسیمات شرعی آن را بداند، عظیم: اضمر عَلَی َّ ضغینهً فارضاً، کینۀعظیمی بر من در دل دارد. (از اقرب الموارد) ، پیر گاو. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 70). - ابن فارض، شاعری مشهور بود. رجوع به ابن فارض شود
یا فائض رومی، مولی عبدالحی بن فیض الله مشهور به قاف زاده (متوفی 1032 هجری قمری) از شاعران بود و او را دیوانی است، و هم تذکره ای از شعرای روم کرده است موسوم به ’زبده’
یا فائض رومی، مولی عبدالحی بن فیض الله مشهور به قاف زاده (متوفی 1032 هجری قمری) از شاعران بود و او را دیوانی است، و هم تذکره ای از شعرای روم کرده است موسوم به ’زبده’
شتران زمین طی کننده. (منتهی الارب) (از متن اللغه) ، شتران لاغر. (منتهی الارب) (المنجد) (از اقرب الموارد). و گفته اند شترانی که زمین درمی نوردند. (از اقرب الموارد) ، کسانی که سنگ اندازی نمایند خواه در پس آنها چیزی مکروه باشد خواه دشمن. (منتهی الارب) ، جمع واژۀ نفیضه، بمعنی گروهی که به جهت تجسس دشمن و خوف فرستند هر جانبی. (آنندراج) (از المنجد). رجوع به نفیضه شود
شتران زمین طی کننده. (منتهی الارب) (از متن اللغه) ، شتران لاغر. (منتهی الارب) (المنجد) (از اقرب الموارد). و گفته اند شترانی که زمین درمی نوردند. (از اقرب الموارد) ، کسانی که سنگ اندازی نمایند خواه در پس آنها چیزی مکروه باشد خواه دشمن. (منتهی الارب) ، جَمعِ واژۀ نفیضه، بمعنی گروهی که به جهت تجسس دشمن و خوف فرستند هر جانبی. (آنندراج) (از المنجد). رجوع به نفیضه شود
جمع فریضه، بایسته ها بایا های دینی جمع فریضه آنچه خدا واجب فرموده از نماز و روزه و زکات و غیره واجبات، دانشی که چگونگی تقسیم ارث بر مستحقان به وسیله آن دانسته شود و آن را بابی از فقه دانند. یا فرایض پنج گانه. نمازهای پنجگانه، ارکان ایمان که پنج است: نماز روزه حج زکات و یکبار خواندن کلمه شهادت نزد بعض علما یا خمس که بسادات دهند. یا فرایض خمس. فرایض پنج گانه
جمع فریضه، بایسته ها بایا های دینی جمع فریضه آنچه خدا واجب فرموده از نماز و روزه و زکات و غیره واجبات، دانشی که چگونگی تقسیم ارث بر مستحقان به وسیله آن دانسته شود و آن را بابی از فقه دانند. یا فرایض پنج گانه. نمازهای پنجگانه، ارکان ایمان که پنج است: نماز روزه حج زکات و یکبار خواندن کلمه شهادت نزد بعض علما یا خمس که بسادات دهند. یا فرایض خمس. فرایض پنج گانه