معنی فایض - فرهنگ فارسی عمید
معنی فایض
- فایض
- فیض دهنده، فیض رسان، منتشر، ریزان، کنایه از بهرۀ پول
تصویر فایض
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فایض
فایض
- فایض
- فرو ریزنده، فیض دهنده فیض رساننده، آبی که پس از پر شدن ظرف یا حوض از اطراف آن فرو ریزد، وافر سرشار لبریز
فرهنگ لغت هوشیار
فایض
- فایض
- فیض دهنده، فیض رساننده، آبی که پس از از پُر شدن ظرف از اطراف آن فرو می ریزد
فرهنگ فارسی معین