معنی خائض - فرهنگ فارسی عمید
معنی خائض
- خائض
- فرورونده، فرورونده در آب، فرورونده در امری
تصویر خائض
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خائض
خائض
- خائض
- مُرَکَّب اَز: خوض، درروندۀ در آب و جز آن، دررونده در حدیث و مشتغل بدان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
رائض
- رائض
- چابکسوار، رامگر رام کننده رام کننده ستوران توسن، دست آموز رام
فرهنگ لغت هوشیار