- غفص (غَ)
تندار و لک و سطبر و فربه. این لفظ جز در فردوس اللغات در دیگر کتب معتبرۀ لغات یافته نمیشود و ظاهراً در اصل گبز بوده به معنی سطبر و قوی چنانکه در برهان است. موافق قاعده فارسی کاف فارسی را به غین معجمه و بای موحده را به فا و زای معجمه را به سین مهمله بدل کرده غفس کردند، بعد سین مهمله را به دستور عربی و فارسی به صاد مبدل نمودند. (غیاث اللغات) (آنندراج)
