آبگیر. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (فرهنگ اوبهی). غفج و آبگیر و شمر یکی باشد. (فرهنگ اسدی). مغاک. (فرهنگ اسدی چ اقبال ص 74). گو. گودال. حفره: به هرتلی بر از خسته گروهی به هر غفجی بر از فرخسته پنجاه. عنصری (از فرهنگ اسدی). ، شمشیر آبدار. (اوبهی). رجوع به غفچ شود