فرو رفتن در آب، غوطه ور شدن، خفه شدن در آب، انباشته، آغشته، محصور مثلاً زن غرق در طلا و جواهر بود، ویژگی کسی که کاملاً به چیزی یا کسی توجه دارد مثلاً غرق مطالعه بودم، کنایه از ویژگی کسی که کاملاً تحت تاثیر قرار گرفته است مثلاً غرق شادی غرق شدن: فرو رفتن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و خفگی دست دهد، فرو رفتن چیزی در آب مثلاً کشتی غرق شد غرق عرق: کنایه از خجالت زده غرق کردن: فرو بردن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و دچار خفگی شود، فرو بردن چیزی در آب
فرو رفتن در آب، غوطه ور شدن، خفه شدن در آب، انباشته، آغشته، محصور مثلاً زن غرق در طلا و جواهر بود، ویژگی کسی که کاملاً به چیزی یا کسی توجه دارد مثلاً غرق مطالعه بودم، کنایه از ویژگی کسی که کاملاً تحت تاثیر قرار گرفته است مثلاً غرق شادی غَرق شدن: فرو رفتن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و خفگی دست دهد، فرو رفتن چیزی در آب مثلاً کشتی غرق شد غَرق عرق: کنایه از خجالت زده غَرق کردن: فرو بردن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و دچار خفگی شود، فرو بردن چیزی در آب
در دیوان البسۀ نظام قاری (ص 176) چنین آمده: زنانش به روی غشقدان کشند غلافش بر آئینه زانسان کنند. و نیز در ص 70 آمده: غشقدان راسر آن خاتون زمانی برنمیگیرد که گیتی بوی مشک و لادن و عنبر نمیگیرد. معنی غشقدان معلوم نشد و در فهرست لغات دیوان مذکور نیز معنی نشده است
در دیوان البسۀ نظام قاری (ص 176) چنین آمده: زنانش به روی غشقدان کشند غلافش بر آئینه زانسان کنند. و نیز در ص 70 آمده: غشقدان راسر آن خاتون زمانی برنمیگیرد که گیتی بوی مشک و لادن و عنبر نمیگیرد. معنی غشقدان معلوم نشد و در فهرست لغات دیوان مذکور نیز معنی نشده است
پوشش پرده شامه هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه. پرده پوششی حول و درون برخی اندامهای درونی و قسمت سطحی سیتوپلاسم سلولهای حیوانی و پرده سلولزی حول سلولهای گیاهی است غشا جنب. شامه شش را گویند که از خارج هریک از ششها را پوشانده است و عبارت از یک پرده دو لایه است که در بین دو لایه ممکن است گاهی ترشحات و سروزیته جمع شود و تولیدات ذات الجنب نماید. پرده جنب. یا غشا درونی قلب. پرده نازک پوششی دورن حفره های قلب را گویند دورن شامه دل. یا غشا سروزی محیط دماغ. عنکبوتیه. یا غشا دماغی. پرده های پوششی حول مراکز عصبی (دماغ نخاع) را گویند این اغشیه عبارت از سه قسمت هستند که از خارج به داخل عبارتند از: ام الغیظ (سخت شامه) و عنکبوتیه و ام الرقیق (نرم شامه) پاشام مغز رویه مغز. توضیح چون غشای دماغی از چند قسمت تشکیل یافته که بر روی هم قرار دارند بصورت جمع (اغشیه دماغی) نیز ذکر می شوند، هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه. هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه
پوشش پرده شامه هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه. پرده پوششی حول و درون برخی اندامهای درونی و قسمت سطحی سیتوپلاسم سلولهای حیوانی و پرده سلولزی حول سلولهای گیاهی است غشا جنب. شامه شش را گویند که از خارج هریک از ششها را پوشانده است و عبارت از یک پرده دو لایه است که در بین دو لایه ممکن است گاهی ترشحات و سروزیته جمع شود و تولیدات ذات الجنب نماید. پرده جنب. یا غشا درونی قلب. پرده نازک پوششی دورن حفره های قلب را گویند دورن شامه دل. یا غشا سروزی محیط دماغ. عنکبوتیه. یا غشا دماغی. پرده های پوششی حول مراکز عصبی (دماغ نخاع) را گویند این اغشیه عبارت از سه قسمت هستند که از خارج به داخل عبارتند از: ام الغیظ (سخت شامه) و عنکبوتیه و ام الرقیق (نرم شامه) پاشام مغز رویه مغز. توضیح چون غشای دماغی از چند قسمت تشکیل یافته که بر روی هم قرار دارند بصورت جمع (اغشیه دماغی) نیز ذکر می شوند، هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه. هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا مخاطی بینی غشا فانی رحم غشا زلالی غشا رطوبت مفصلی غشا مخی عظامجمع اغشیه
کلانسال مرد، سرخ فام پارسی تازی گشته کلون کلون شده پارسی تازی گشته کلون کلیدان فلج فلجم تاج تاک (تاک طاق تازی گشته) بد خوی پرخاشگر مرد، دشوار پیچیده سر بسته سخن چوبی که بدان در را بندند کلیدان کلون، جمع اغلاق. سخن دشوار و مشکل. بستن در در بستن، بستگی در
کلانسال مرد، سرخ فام پارسی تازی گشته کلون کلون شده پارسی تازی گشته کلون کلیدان فلج فلجم تاج تاک (تاک طاق تازی گشته) بد خوی پرخاشگر مرد، دشوار پیچیده سر بسته سخن چوبی که بدان در را بندند کلیدان کلون، جمع اغلاق. سخن دشوار و مشکل. بستن در در بستن، بستگی در