ساس، حشره ای از راستۀ نیم بالان به رنگ سرخ و بیضی شکل و بزرگ تر از کک که از خون تغذیه می کند و باعث سرایت بعضی امراض می گردد، بقّ برای مثال مدتی شد که چنین شیر خود از بیم غسک / اندراین سمج ز خواب و خور و آرام جداست (مسعودسعد - ۸۵)
ساس، حشره ای از راستۀ نیم بالان به رنگ سرخ و بیضی شکل و بزرگ تر از کک که از خون تغذیه می کند و باعث سرایت بعضی امراض می گردد، بَقّ برای مِثال مدتی شد که چنین شیر خود از بیم غسک / اندراین سمج ز خواب و خور و آرام جداست (مسعودسعد - ۸۵)
شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند، شستن و در آب فرو بردن چیزی برای زایل ساختن نجاست یا چرک آن غسل ارتماسی: مقابل غسل ترتیبی، غسلی که در آن تمام بدن یک مرتبه در آب فرو برود غسل ترتیبی: غسلی که در آن تمام بدن به صورت تدریجی و با شیوۀ خاصی ابتدا سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن شسته می شود غسل تعمید: در آیین مسیحیت، غسل دادن کودکان و کسانی که به دین مسیح می گروند با آیین مخصوص غسل جنابت: غسلی که مردان پس از جنب شدن به جا می آورند غسل حیض: غسلی که خانم ها پس از پاک شدن از حیض به جا می آورند غسل دادن: شستشو دادن، شستن، غسلی که در آن بدن میت طبق دستور شرع و با شیوۀ خاصی ابتدا سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن شسته می شود غسل کردن: شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند غسل مسّ میت: غسلی که به سبب تماس با میت واجب می شود غسل میت: غسلی که به سبب تماس با میت واجب می شود، غسل مسّ میت
شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند، شستن و در آب فرو بردن چیزی برای زایل ساختن نجاست یا چرک آن غُسل ارتماسی: مقابلِ غسل ترتیبی، غسلی که در آن تمام بدن یک مرتبه در آب فرو برود غُسل ترتیبی: غسلی که در آن تمام بدن به صورت تدریجی و با شیوۀ خاصی ابتدا سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن شسته می شود غُسل تعمید: در آیین مسیحیت، غسل دادن کودکان و کسانی که به دین مسیح می گروند با آیین مخصوص غُسل جنابت: غسلی که مردان پس از جُنُب شدن به جا می آورند غُسل حیض: غسلی که خانم ها پس از پاک شدن از حیض به جا می آورند غُسل دادن: شستشو دادن، شستن، غسلی که در آن بدن میت طبق دستور شرع و با شیوۀ خاصی ابتدا سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن شسته می شود غُسل کردن: شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند غُسل مسّ میت: غسلی که به سبب تماس با میت واجب می شود غُسل میت: غسلی که به سبب تماس با میت واجب می شود، غسل مسّ میت
بریدن جامه را، پاره کردن، پوشاندن، فرو خواباندن، گرفتن خور، برگشتن چهره، دلشور زدن بریدن (جامه و غیره را) پاره کردن، افکندن حرف متحرکی را که در آخر جزو باشد یعنی مفعولات را بدل به مفعولن کردن
بریدن جامه را، پاره کردن، پوشاندن، فرو خواباندن، گرفتن خور، برگشتن چهره، دلشور زدن بریدن (جامه و غیره را) پاره کردن، افکندن حرف متحرکی را که در آخر جزو باشد یعنی مفعولات را بدل به مفعولن کردن
ابر نزدیک، نزدیک پرواز: پرنده محل پریدن مرغ (نزدیک زمین) : ایزد - عزاسمه و تعالی - مارا از مسف صحبت بوم صفتان شوم دیدار بمطار همت این همای مبارک سایه رسانید. ابر نزدیک شوند ه، مرغ پرنده نزدیک زمین
ابر نزدیک، نزدیک پرواز: پرنده محل پریدن مرغ (نزدیک زمین) : ایزد - عزاسمه و تعالی - مارا از مسف صحبت بوم صفتان شوم دیدار بمطار همت این همای مبارک سایه رسانید. ابر نزدیک شوند ه، مرغ پرنده نزدیک زمین
پوست پیرا از گیاهان، بریدن، پیراستن با گیاه پوست پیرا بید سرخ، گیاه پز گیاهی است پر خار که پیرامون چادر و جایگاه نهند که مردم و جانور نتوانند آمد، یز تر یز تازه، برگ درخت، اسپرم بیابانی، کنگر دشتی، شاه اسپرم رومی (اسطو خودوس)، جمع غرفه، برواره ها جمع غرفه غرفه ها براوره ها
پوست پیرا از گیاهان، بریدن، پیراستن با گیاه پوست پیرا بید سرخ، گیاه پز گیاهی است پر خار که پیرامون چادر و جایگاه نهند که مردم و جانور نتوانند آمد، یز تر یز تازه، برگ درخت، اسپرم بیابانی، کنگر دشتی، شاه اسپرم رومی (اسطو خودوس)، جمع غرفه، برواره ها جمع غرفه غرفه ها براوره ها
شستشو دادن با آب، شستشوی تن طبق آیین شرع، ارتماسی فرو بردن تمام بدن یک مرتبه در آب، ترتیبی شستن اعضای بدن به تدریج، بدین طریق که ابتدا سر و گردن و بعد نیمه راست بدن و سپس نیمه چپ آن شسته شود
شستشو دادن با آب، شستشوی تن طبق آیین شرع، ارتماسی فرو بردن تمام بدن یک مرتبه در آب، ترتیبی شستن اعضای بدن به تدریج، بدین طریق که ابتدا سر و گردن و بعد نیمه راست بدن و سپس نیمه چپ آن شسته شود