پوست پیرا از گیاهان، بریدن، پیراستن با گیاه پوست پیرا بید سرخ، گیاه پز گیاهی است پر خار که پیرامون چادر و جایگاه نهند که مردم و جانور نتوانند آمد، یز تر یز تازه، برگ درخت، اسپرم بیابانی، کنگر دشتی، شاه اسپرم رومی (اسطو خودوس)، جمع غرفه، برواره ها جمع غرفه غرفه ها براوره ها
ج ِغُرفه. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (ترجمان علامۀ جرجانی). غُرَفات. غُرُفات. غُرفات. (اقرب الموارد) : لنبوئنهم من الجنه غرفاً. (قرآن 58/29). تا روان پدر وجد ترا در فردوس بود ایام به حور و به قصور و به غرف. سوزنی. کای عوانان بازگردید آن طرف نیک نیکو بنگرید اندر غرف. مولوی (مثنوی)