خشتی که در کورۀ آجرپزی به صورت مکعب مستطیل پخته شده باشد، خشت پخته آجر تراش: آجر تراشیده و ساییده که برای زینت در نمای ساختمان به کار می رود آجر جوش: آجر بسیار پخته و ناصاف و تیره رنگ که از ته کوره به دست می آید و بیشتر در پی های ساختمان به کار می رود آجر ختایی: نوعی آجر به اندازۀ ۲۰×۲۰ سانتی متر که بزرگ تر از آجر معمولی و کوچک تر از آجر نظامی است آجر نسوز: نوعی آجر که از اکسید منیزیم و برخی از سیلیکات های دیرگداز ساخته می شود و در مقابل حرارت شدید مقاومت دارد و در ساختمان کوره ها مخصوصاً کوره های ذوب فلز به کار می رود آجر نظامی: نوعی آجر فرش به ابعاد ۴۰×۴۰ سانتی متر
خشتی که در کورۀ آجرپزی به صورت مکعب مستطیل پخته شده باشد، خشت پخته آجُر تراش: آجر تراشیده و ساییده که برای زینت در نمای ساختمان به کار می رود آجُر جوش: آجر بسیار پخته و ناصاف و تیره رنگ که از ته کوره به دست می آید و بیشتر در پی های ساختمان به کار می رود آجُر ختایی: نوعی آجر به اندازۀ ۲۰×۲۰ سانتی متر که بزرگ تر از آجر معمولی و کوچک تر از آجر نظامی است آجُر نسوز: نوعی آجر که از اکسید منیزیم و برخی از سیلیکات های دیرگداز ساخته می شود و در مقابل حرارت شدید مقاومت دارد و در ساختمان کوره ها مخصوصاً کوره های ذوب فلز به کار می رود آجُر نظامی: نوعی آجر فرش به ابعاد ۴۰×۴۰ سانتی متر
فرو شدن، فرو رفتن کنایه از در امری به دقت نگریستن و تفکر کردن زمین پست و سراشیب، نشیب قعر، گودی، ته چیزی مثلاً غور چاه، کنه چیزی غور کردن: کنایه از در کاری یا مطلبی به دقت رسیدگی کردن
فرو شدن، فرو رفتن کنایه از در امری به دقت نگریستن و تفکر کردن زمین پست و سراشیب، نشیب قعر، گودی، ته چیزی مثلاً غورِ چاه، کُنْهِ چیزی غور کردن: کنایه از در کاری یا مطلبی به دقت رسیدگی کردن
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
سُرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گُلگونِه، غازِه، غَنج، غَنجار، غَنجارِه، گَنجار، آلگونِه، آلغونِه، بُلغونِه، غُلغونِه، گُلگونِه، گُلغونِه، وُلغونِه، لَغونِه، والگونِه، بَهرامَن
پرز جامه، موی نرم و ریز در ساق پا، پشت گردن یا پیشانی، در علم زیست شناسی بزغالۀ کوهی، بچۀ بز کوهی، در علم نجوم از منازل قمر، در علم نجوم سه ستارۀ کوچک در برج میزان
پرز جامه، موی نرم و ریز در ساق پا، پشت گردن یا پیشانی، در علم زیست شناسی بزغالۀ کوهی، بچۀ بز کوهی، در علم نجوم از منازل قمر، در علم نجوم سه ستارۀ کوچک در برج میزان
شکاف معمولاً وسیع و عمیق در زیر زمین یا داخل کوه که در اثر انحلال مواد داخلی آن یا حرکات پوستۀ زمین به وجود می آید، مغاره، مغار، دهار، گاباره درختی بزرگ و تناور با گل های ریز و سفید و برگ های درشت و دراز شبیه برگ بید و طعم تلخ و خوش بو که در شام و برخی کشورهای دیگر می روید و می گویند تا هزار سال عمر می کند، میوۀ این گیاه به اندازۀ فندق با پوست نازک و سیاه رنگ و مغز چرب و خوش بو و زرد رنگ است و پس از کهنه شدن سرخ تیره می شود، برگ و پوست و میوۀ آن در طب به کار می رود، دهم، برگ بو، دهمست، دهمشت
شکاف معمولاً وسیع و عمیق در زیر زمین یا داخل کوه که در اثر انحلال مواد داخلی آن یا حرکات پوستۀ زمین به وجود می آید، مَغارِه، مَغار، دَهار، گابارِه درختی بزرگ و تناور با گل های ریز و سفید و برگ های درشت و دراز شبیه برگ بید و طعم تلخ و خوش بو که در شام و برخی کشورهای دیگر می روید و می گویند تا هزار سال عمر می کند، میوۀ این گیاه به اندازۀ فندق با پوست نازک و سیاه رنگ و مغز چرب و خوش بو و زرد رنگ است و پس از کهنه شدن سرخ تیره می شود، برگ و پوست و میوۀ آن در طب به کار می رود، دَهم، بَرگِ بو، دَهمَست، دَهمَشت
سپیدی صبح، سپیده دم، هشتاد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه، الفجر فجر کاذب: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب فجر صادق: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق
سپیدی صبح، سپیده دم، هشتاد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه، الفجر فجر کاذب: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب فجر صادق: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق