معنی غجر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با غجر
غجر
- غجر
- ترکی کولی گربال بند، پیش بین مر واگیر این واژه از ترکی به تازی نیز رفته کولی غربال بند، فالگیر
فرهنگ لغت هوشیار
غجر
- غجر
- یکی از اقوام ستمکار عرب که در الحوله و نواحی اردن ساکن اند. (دزی ج 2)
لغت نامه دهخدا
آجر
- آجر
- خشت پخته، آجور صورتی از هاجر، نام مادر حضرت اسماعیل (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
زجر
- زجر
- منع، از کاری باز کردن، نهی، دلالت بر انتهار، از کاری باز داشتن، نهی کردن کسی
فرهنگ لغت هوشیار