- ضَافِر
- بافته شده
معنی ضَافِر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیدار، مراقب
سرگشته، گمشده، سرگردان
پر فشار، فوریه، محکم
خندیدن با صدای بلند، خندیدن، خندان، خنده کنان، خنده آور
پروازان، پرنده
بدبین، طعنه آمیز، طنزآمیز، تمسخرآمیز، طعن آمیز، طنز نویس، توهین آمیز، تحقیرآمیز، مسخره آمیز
عرضی، گذرا
افسونگر، جادوگر، جذّاب، شعبده باز
سپاسگزار، متشکّرم
بازدیدکننده
رونق، درخشان، راغب
زورآور، فاتح، سرکوبگر، غلبه آور
ظاهری، آشکار، قابل مشاهده، ظاهر
سوت زدن، خس خس سینه
دنج، گرم، نوازشگر
فراوان
متحیّر، گیج شده، پریشان
برهنه پا، پابرهنه
پر جنب و جوش، کامل، پر حادثه
حفاظت گر، حافظ
همه جا حاضر، حاضر
انگیزش، انگیزه، پیشرانه، دلیل
شایسته، ناسپاس
کم نور، غش کردن
مخالف، رد کردن، رد کننده
یادآور، به یاد داشته باشید
بی معنی، ناچیز، بی اهمیّت، جزئی
استبدادی، ناعادلانه
پرش، پریدن، پرش زا