معنی رَافِض
رَافِض
مخالف، رد کردن، رد کننده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَافِض
حَامِض
حَامِض
تَلخ، تُرش، زَهرآگین، اَسیدی
دیکشنری عربی به فارسی
حَافِي
حَافِي
بِرِهنِه پا، پابِرِهنِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَافِل
حَافِل
پُر جُنب و جوش، کامِل، پُر حادثِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَافِظ
حَافِظ
حِفاظَت گَر، حافِظ
دیکشنری عربی به فارسی
دَافِئ
دَافِئ
دِنج، گَرم، نَوَازِشگَر
دیکشنری عربی به فارسی
دَافِع
دَافِع
اَنگیِزِش، اَنگیزِه، پیشرانِه، دَلیل
دیکشنری عربی به فارسی
خَافِت
خَافِت
کَم نور، غَش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِع
رَائِع
عالی، شِگِفت اَنگیز، جالِب، شُکوهمَند
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِد
رَائِد
رَهبَر، پیشگام، سُتوان
دیکشنری عربی به فارسی