معنی قَاهِر
قَاهِر
زورآور، فاتح، سرکوبگر، غلبه آور
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قَاهِر
ظَاهِر
ظَاهِر
ظاهِری، آشِکار، قابِلِ مُشاهِدِه، ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
سَاهِر
سَاهِر
بیدار، مُراقِب
دیکشنری عربی به فارسی
زَاهِر
زَاهِر
رُونَق، دِرَخشان، راغِب
دیکشنری عربی به فارسی
قَادِر
قَادِر
تَوانا، قادِر، رَهبَری کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَاهِر
مَاهِر
اُستادانِه، ماهِر
دیکشنری عربی به فارسی
قفاهیر
قفاهیر
صورت خوب و روی نیکو را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
بَاهِت
بَاهِت
کَمرَنگ، رِنگ پَریدِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَائِر
حَائِر
مُتَحَیِّر، گیج شُدِه، پَریشان
دیکشنری عربی به فارسی
حَاضِر
حَاضِر
هَمِه جا حاضِر، حاضِر
دیکشنری عربی به فارسی