جدول جو
جدول جو

معنی صَادَقَ - جستجوی لغت در جدول جو

صَادَقَ
دوست شدن، صادقانه، تصویب کردن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مسابقه دادن، سابق
دیکشنری عربی به فارسی
دست زدن، کف زد
دیکشنری عربی به فارسی
صادق، صادقانه، راستگو
دیکشنری عربی به فارسی
منتشر کردن، صادر شده است
دیکشنری عربی به فارسی
برخورد کردن، او شوکّه شده بود، شوک وارد کردن، متحیّر کردن
دیکشنری عربی به فارسی
آرام کردن، آرام گرفت
دیکشنری عربی به فارسی
ترک کردن، ترک کنید
دیکشنری عربی به فارسی
اذیّت کردن، نق زدن، آزار دادن
دیکشنری عربی به فارسی
تصادر کردن، مصادره شده است
دیکشنری عربی به فارسی
معادل بودن، منصفانه، نرمال کردن
دیکشنری عربی به فارسی
تصادم کردن، او مبارزه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
تصویب کردن، صداقت، تأیید کردن
دیکشنری عربی به فارسی
در آغوش گرفتن، در آغوش گرفت
دیکشنری عربی به فارسی
فریب دادن، فریبنده
دیکشنری عربی به فارسی
مبادله کردن، او مبادله کرد
دیکشنری عربی به فارسی
ماهی گرفتن، او فریاد زد، شکار غیر قانونی کردن
دیکشنری عربی به فارسی