معنی صَادَرَ
صَادَرَ
تصادر کردن، مصادره شده است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَادَرَ
صَادَقَ
صَادَقَ
دوست شُدَن، صادِقانِه، تَصوِیب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
غَادَرَ
غَادَرَ
تَرک کَردَن، تَرک کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
صَدَرَ
صَدَرَ
مُنتَشِر کَردَن، صادِر شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
بَادَلَ
بَادَلَ
مُبادِلِه کَردَن، او مُبادِلِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
خَادَعَ
خَادَعَ
فَریب دادَن، فَریبَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَاصَرَ
حَاصَرَ
مُحاصِرِه کَردَن، بِه دام اُفتادِه اَست، گوشِه گِرِفتَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَاطَرَ
خَاطَرَ
ریسک کَردَن، خَطَر
دیکشنری عربی به فارسی
جَابَرَ
جَابَرَ
بِه طُورِ عُمومی سَفَر کَردَن، او مَجبور شُد
دیکشنری عربی به فارسی
ثَابَرَ
ثَابَرَ
پافِشاری کَردَن، تَدَاوُم داشتِه باشَد
دیکشنری عربی به فارسی