جدول جو
جدول جو

معنی شکربوره - جستجوی لغت در جدول جو

شکربوره
نوعی شیرینی که شکر و مغز بادام و پستۀ نیم کوفته را در لای تکه های کوچک خمیر آرد گندم ببندند و بپزند
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکربوزه
تصویر شکربوزه
((~. زَ یا زِ))
شکربیزه، قسمی شیرینی و آن چنین بود که در درون قطعاتی کوچک از خمیر آرد گندم، شکر و مغز بادام و پسته نیم کوفته انباشته و می پختند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکرپاره
تصویر شکرپاره
قطعه ای از شکر
فرهنگ لغت هوشیار
قسمی شیرینی و آن چنین بود که در درون قطعاتی کوچک از خمیر آرد گندم شکر و مغز بادام نیم کوفته انباشته و می پختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکرپاره
تصویر شکرپاره
پارۀ شکر، قطعۀ شکر، آنچه مانند شکر شیرین باشد، زردآلوی بسیار شیرین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکرپاره
تصویر شکرپاره
((~. رِ))
قطعه ای از شکر، آن چه مانند شکر شیرین باشد، زردآلوی شیرین، قسمی شیرینی، طرز تهیه آن چنین است که مثلاً پنج سیر روغن را داغ کرده و به قدری آرد بریزند که مثل تر حلوا شود، آن وقت آن را کنار گذارند تا سرد گر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکربار
تصویر شکربار
بسیار شیرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکربرگ
تصویر شکربرگ
شکرپاره، نوعی شیرینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنبوره
تصویر کنبوره
مکر، فریب، نیرنگ، دستان، برای مثال دستگاه او نداند کز چه روی / تنبل و کنبوره در دستان اوی (رودکی - ۵۴۰)، غوغا، همهمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرکوره
تصویر کرکوره
دره ژرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنبوره
تصویر کنبوره
مکر و دستان و فریبندگی باشد، تنبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکربار
تصویر شکربار
((ش کَ))
شکرریزنده، بسیار شیرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنبوره
تصویر کنبوره
((کَ رِ))
مکر، دستان، فریب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکربار
تصویر شکربار
شکرریز، بسیار شیرین
فرهنگ فارسی عمید