- سرخگون
- سرخ فام، سرخ رنگ
معنی سرخگون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرنگون سرازیر
سر به پایین واژگون نگونسر نگونسار
سربه پایین، سربه زیر، سرازیر، واژگون، وارو
سرنگون، سربه پایین، سربه زیر، سرازیر، واژگون، وارو
برنگ ساج تیره فام
کند طبع بودن
یونانی تازی گشته شاه تره شیترج از گیاهان دارویی شاه تره
خواننده ای که به خواندن آغاز کند، کسی که پیش خوانی کند و دیگران ذکر گویند سر ذاکر، فاتحه که بر سر قبر مردگان خوانند
یونانی شنگرف سوخته
کیسه ای دراز که زنان گیسوی خود را در آن نهند گیسو پوش
پرده ای که در شب زفاف پیش عروس آویزند کله
نقره گون سپید فام، نوعی اسب سپید رنگ
خواننده ای که پیش خوانی می کند و دیگران ذکر می گویند، مهمان محترم
شاه تره، گیاهی خودرو با گل هایش ریز خوشه ای قرمز رنگ که مصرف دارویی دارد
شهترج، شیترک، شیطره، هلیانه، شاه ترج، خامشه
شهترج، شیترک، شیطره، هلیانه، شاه ترج، خامشه
به رنگ ساج، تیره فام
((سَ))
فرهنگ فارسی معین
روسری، چارقد، بافته ای از مروارید که در قدیم بر سر می گذاشتند و دنباله آن پارچه درازی بوده که گیسو را می پوشاند، سراغوش
((سَ خا))
فرهنگ فارسی معین
خواننده ای که به خواندن آغاز کند، کسی که پیش خوانی کند و دیگران ذکر گویند، سرذاکر، فاتحه که بر سر قبر مردگان خوانند
نقره گون، سفید فام
آنچه از سنگ به شکل جانوران یا چیز دیگر بتراشند و بالای ستون سنگی قرار بدهند، تاج ستون
پارچه ای که زنان با آن سر و گیسوهای خود را بپوشانند، بافته ای از مروارید با دنبالۀ پارچه ای دراز که بر روی سر قرار می گرفته و گیس ها را می پوشانید، روسری، گیسو پوش
سبز رنگ، سبزفام
زرد رنگ، زردفام
سیم رنگ، نقره گون
ائوزین
عنصری شیمیایی گازیست ساده بیرنگ بی بو و بی طعم که یک صدم هوا را تشکیل میدهد
برنگ زر زرد فام طلایی زریون، درخت انگور (مو) زرجون، آب باران جمع شده بر روی صخره ها و قطعه سنگهای عظیم کوهها که بر اثر حل مواد معدنی موجود در سنگها برنگ نارنجی یا زرد درمیاید، شراب باده، زرقون
شادمان و خوشحال
خودسر و خود مختار و مستقل
فضله چهارپایان از قبیل اسب، الاغ، استر