پیراهن و هرچه پوشند. (غیاث) (آنندراج). پیراهن یا درع یا هرچه پوشند. (منتهی الارب). پیراهن و زره. ج، سرابیل. (مهذب الاسماء). پیراهن. (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی)
پیراهن و هرچه پوشند. (غیاث) (آنندراج). پیراهن یا درع یا هرچه پوشند. (منتهی الارب). پیراهن و زره. ج، سرابیل. (مهذب الاسماء). پیراهن. (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی)
نام محبوب. (آنندراج). که بالای او در راستی و اعتدال همچون سرو است. سروقد. بلندقد. رشیق. نیکواندام: سبکسار مردم نه والا بود اگرچه گوی سروبالا بود. فردوسی. اگرچه گوی سروبالا بود جوانی کند پیر کانا بود. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 491). خوشا منزلا خرما جایگاها که آنجاست آن سروبالا رفیقا. منوچهری. اگر تو سروبالایی ترا من دوست میدارم که چون تو سروبالایی نمی بینم نمی بینم. خاقانی. از این سروبالایی کش خرامی زیبارویی. (سندبادنامه ص 212). بپرسید از بتان سروبالا که ای ماه بتان خورشید والا. نظامی. من بر آن بودم که ندهم دل به کس سروبالا دلستانی میکند. سعدی. سروبالایی به صحرا میرود رفتنش بین تا چه زیبا میرود. سعدی. قرین یار زیبا را چه پروای چمن باشد هزاران سرو بستانی فدای سروبالایی. سعدی. سروبالای من آنگه که درآید به سماع چه محل جامۀ جان را که قبا نتوان کرد. حافظ. سروبالایی هوای کاج کرد دین و دل از عاشقان تاراج کرد. بقال قهوه رخی (از یادداشت مؤلف)
نام محبوب. (آنندراج). که بالای او در راستی و اعتدال همچون سرو است. سروقد. بلندقد. رشیق. نیکواندام: سبکسار مردم نه والا بود اگرچه گوی سروبالا بود. فردوسی. اگرچه گوی سروبالا بود جوانی کند پیر کانا بود. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 491). خوشا منزلا خرما جایگاها که آنجاست آن سروبالا رفیقا. منوچهری. اگر تو سروبالایی ترا من دوست میدارم که چون تو سروبالایی نمی بینم نمی بینم. خاقانی. از این سروبالایی کش خرامی زیبارویی. (سندبادنامه ص 212). بپرسید از بتان سروبالا که ای ماه بتان خورشید والا. نظامی. من بر آن بودم که ندهم دل به کس سروبالا دلستانی میکند. سعدی. سروبالایی به صحرا میرود رفتنش بین تا چه زیبا میرود. سعدی. قرین یار زیبا را چه پروای چمن باشد هزاران سرو بستانی فدای سروبالایی. سعدی. سروبالای من آنگه که درآید به سماع چه محل جامۀ جان را که قبا نتوان کرد. حافظ. سروبالایی هوای کاج کرد دین و دل از عاشقان تاراج کرد. بقال قهوه رخی (از یادداشت مؤلف)
دهی است جزء دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران، واقع در 4هزارگزی خاور ورامین با 226 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است جزء دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران، واقع در 4هزارگزی خاور ورامین با 226 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مقابل واژون. (آنندراج). فراز. مقابل سرازیر. سربالا: ره تعریف بختش طی کنم چون سرابالاست این ره تا بگردون. میریحیی شیرازی (از آنندراج). رجوع به سربالا شود
مقابل واژون. (آنندراج). فراز. مقابل سرازیر. سربالا: ره تعریف بختش طی کنم چون سرابالاست این ره تا بگردون. میریحیی شیرازی (از آنندراج). رجوع به سربالا شود
گربالی، گربال فروش منسوب به غربال، غربال فروش. یا استخوان غربالی. عظم غربالی. یا طشت غربالی. آسمان. یا عظم غربالی. یکی از استخوان هایی است که در ساختمان جمجمه شرکت می کند. این استخوان فرد است و در خط وسط و عقب پیشانی و در جلو استخوان شب پره قرار دارد و سقف حفره های بینی را می سازد. استخوان مذکور به شکل ترازویی است که یک قسمت قایم و یک قسمت افقی دارد و دارای دو قسمت طرفی نیز می باشد قسمت قایم این استخوان دارای دو جزو است: یکی زایده تاج خروسی که داخل کاسه سر می شود و دیگری تحتانی که صفحه عمودی است و در تشکیل دیواره وسطی بینی شرکت می کند. صفحه افقی دارای سوراخهایی است که صفحه غربالی نام دارد و ریشه های عصب شامه از این استخوانها وارد بینی می شوند استخوان پرویزنی مصفات
گربالی، گربال فروش منسوب به غربال، غربال فروش. یا استخوان غربالی. عظم غربالی. یا طشت غربالی. آسمان. یا عظم غربالی. یکی از استخوان هایی است که در ساختمان جمجمه شرکت می کند. این استخوان فرد است و در خط وسط و عقب پیشانی و در جلو استخوان شب پره قرار دارد و سقف حفره های بینی را می سازد. استخوان مذکور به شکل ترازویی است که یک قسمت قایم و یک قسمت افقی دارد و دارای دو قسمت طرفی نیز می باشد قسمت قایم این استخوان دارای دو جزو است: یکی زایده تاج خروسی که داخل کاسه سر می شود و دیگری تحتانی که صفحه عمودی است و در تشکیل دیواره وسطی بینی شرکت می کند. صفحه افقی دارای سوراخهایی است که صفحه غربالی نام دارد و ریشه های عصب شامه از این استخوانها وارد بینی می شوند استخوان پرویزنی مصفات
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن