جدول جو
جدول جو

معنی سربیله

سربیله
بیلک، نوعی پیکان پهن یا دوشاخه، فیلک
تصویری از سربیله
تصویر سربیله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سربیله

غربیله

غربیله
حرکاتی که در حالت رقص به قسمت های تحتانی بدن داده می شود، قر کمر، رقص کمر
غربیله کردن: حرکت دادن قسمت های تحتانی بدن در حالت رقص، قر کمر دادن
غربیله
فرهنگ فارسی عمید

غربیله

غربیله
گربیله غر پارسی است حرکت پیاپی قسمت تحتانی بدن مثل حرکت غربیل (غربال)، نوعی قر کون و کچول. یا قرو غربیله. قر دادن به کمر ادا و اطوار، حرکات و سکنات زنان در وقت آرمیدن
فرهنگ لغت هوشیار

سربینه

سربینه
جایی در گرمابه که در آنجا لباس های خود را از تن درآورند و به داخل حمام بروند، بینه، رخت کن سر حمام
فرهنگ فارسی عمید