- ستوربان
- آخرچی
معنی ستوربان - جستجوی لغت در جدول جو
- ستوربان
- آنکه ستوران را تربیت و نگهداری کند رایض ستور
- ستوربان
- کسی که از اسب و خر و امثال آن ها مراقبت می کند، میرآخور، چاروادار، رئیس اسطبل
- ستوربان
- کسی که به امور چهارپایان رسیدگی می کند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تربیت و نگهبانی ستوران
شغل و عمل ستوربان، تربیت و نگه داری ستوران
آنکه ستوران را تربیت و نگهداری کند رایض ستور
اصطبل
جای ستوران، ستورجای، اسطبل
ستوربان، آنکه از اسب و خر و امثال آن ها مراقبت می کند، میرآخور، چاروادار، رئیس اسطبل
احشام
جائی که در آن غذا خورند، قهوه خانه، مهمانخانه
جمع ستاره، عبارتند از زحل، مریخ، زهره، عطارد، مشتری و غیره
تربیت و نگهبانی ستوران
ستور جای
اصطبل، آخورگاه
مانند ستوران، همچون ستور
قاطرچی، کسی که قاطر دارد و با قاطر بار یا مسافر حمل و نقل می کند، استردار، قاطردار، استروان، قاطربان
جایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش می رسد و مشتریان می توانند غذا را در همان جا مصرف کنند
در آیین زردشتی نگهبان آتش مقدس
مقامات
محافظت کننده و نگاه دارنده شتر
قسمی ماشین مولد نیرو میباشد که پره های آن به قوت آب یا بخار به حرکت در میاید و برای بکار انداختن دستگاه مولد برق استعمال میشود
تراشیدن (موی و غیره)، پاک کردن زدودن، محو کردن زایل کردن
چاهی در گورستان زردشتیان که استخوان مرده را پس از خورده شدن گوشت وی توسط لاشخوران در آن اندازند، گورستان زردشتیان، گورستان (مطلقا)
دخمه، مقبرۀ زردشتیان، قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد
گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغنبرای مثال سر جادوان را بکندم ز تن / ستودان ندیدند و گور و کفن (فردوسی - ۵/۳۵۳)
گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن
نگهبان گور، محافظ مقبره
نگهبان شتر، رانندۀ شتران، ساربان
نگهبان شتر، شتربان، اشتربان، شتردار
مولد انرژی برق که پره های آن با نیروی آب، بخار، گاز یا باد به حرکت درمی آید
توربین آبی: توربینی که غالباً در کنار آبشارها یا سدهای بزرگ قرار می دهند تا در اثر ریختن آب بر روی پره های آن به حرکت درآید
توربین بخار: توربینی که در کشتی ها و برخی ماشین ها به کار می رود و چرخ و پرۀ آن با نیروی بخار به حرکت در می آید
توربین بادی: توربینی که چرخ و پرۀ آن با نیروی باد به حرکت در می آید
توربین گازی: توربینی که چرخ و پرۀ آن به وسیلۀ انبساط گاز به حرکت در می آید
توربین آبی: توربینی که غالباً در کنار آبشارها یا سدهای بزرگ قرار می دهند تا در اثر ریختن آب بر روی پره های آن به حرکت درآید
توربین بخار: توربینی که در کشتی ها و برخی ماشین ها به کار می رود و چرخ و پرۀ آن با نیروی بخار به حرکت در می آید
توربین بادی: توربینی که چرخ و پرۀ آن با نیروی باد به حرکت در می آید
توربین گازی: توربینی که چرخ و پرۀ آن به وسیلۀ انبساط گاز به حرکت در می آید
محافظ قبرنگهبان مقبره: یکی بنده باشم روان ترا پرستش کنم گوربان ترا