معنی ستوروان - فرهنگ فارسی عمید
معنی ستوروان
- ستوروان
- ستوربان، آنکه از اسب و خر و امثال آن ها مراقبت می کند، میرآخور، چاروادار، رئیس اسطبل
تصویر ستوروان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ستوروان
ستوربان
- ستوربان
- کسی که از اسب و خر و امثال آن ها مراقبت می کند، میرآخور، چاروادار، رئیس اسطبل
فرهنگ فارسی عمید