جدول جو
جدول جو

معنی ریکاسه - جستجوی لغت در جدول جو

ریکاسه
خار پشت کلان تیر انداز
تصویری از ریکاسه
تصویر ریکاسه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گوشتی که بقطعات بریده و در سوس پخته شده باشد و آن شامل انواع مختلف است
فرهنگ لغت هوشیار
((فِ س))
گوشتی که به قطعات بریده و در سسس پخته شده باشد و آن شامل انواع مختلف است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریکاشه
تصویر ریکاشه
خار پشت کلان تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریکاشه
تصویر ریکاشه
جوجه تیغی، برای مثال کسی کرد نتوان ز زهر انگبین / نسازد ز ریکاشه کس پوستین (عنصری - ۳۶۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رکاسه
تصویر رکاسه
خار پشت کلان تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
(دخترانه)
ریحان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیکاره
تصویر بیکاره
بیکار، بیهنر، ولگرد، بیفایده بیسود بیمصرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکاره
تصویر راکاره
زن فاحشه و بدکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریدانه
تصویر ریدانه
بزانه (نسیم) وزانه باد نرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
دسته شاد اسپرم، از نام های تازی بر زنان دسته ریحان دسته شاهسپرغم
فرهنگ لغت هوشیار
مطلق مربا، مربایی که از دوشاب پزند:) او را که عفت تو شایع است... و لذت ریچار تو معلوم... (روضه العقول)، مربا یا خوراکی که از چند چیز که از سازند، هر چیز که از شیر گوسفند پزند، هر سخن در هم و بر هم کلام نامربوط لیچار ریچال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریوانه
تصویر ریوانه
برقع و پرده و حجاب و نقاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیکانه
تصویر پیکانه
پیکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیکاره
تصویر سیکاره
پارسی تازی گشته سه گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخکاسه
تصویر شخکاسه
تگرگ، ژاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکاره
تصویر راکاره
بدکاره، فاحشه، قحبه، روسپی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیکاره
تصویر بیکاره
بیکار، بی هنر، ولگرد، بی فایده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریزابه
تصویر ریزابه
آبی که از جایی در نهری فرومی ریزد، رود یا جویی که به رود دیگر می ریزد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکانه
تصویر پیکانه
پیکان، قطعۀ فلزی نوک تیزی که بر سر تیر یا نیزه نصب کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راکاره
تصویر راکاره
((رِ))
زن بدکاره، روسپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریمازه
تصویر ریمازه
((زِ))
جامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
((رَ یا رِ نِ))
دسته ریحان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شخکاسه
تصویر شخکاسه
((شَ سَ یا سِ))
تگرگ، ژاله
فرهنگ فارسی معین
دورۀ اول از دوران دوم زمین شناسی که زمین آب و هوای گرم داشته و حشرات بسیار و نخستین نوع پستانداران در آن وجود داشته اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخکاسه
تصویر شخکاسه
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، سنگچه، یخچه، سنگرک، شهنگانه، پسکک، پسنگک، آب بسته، ژاله، سنگک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریحانه
تصویر ریحانه
دستۀ ریحان، از سبزی های خوردنی خوش بو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، سپرغم، شاه اسپرغم، نازبو، ضیمران، ضومران، ونجنک، اسفرغم، اسفرم، اسپرم، سپرهم، سپرم، شاه اسپرم، شاه سپرغم، شاه سپرم، شاه پرم، شاسپرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریکان
تصویر ریکان
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی جهرم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ریاست
تصویر ریاست
سرپرستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رکاکه
تصویر رکاکه
سستی، بی آبرویی، ناکس، سست رای، بی رگ بدرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکاشه
تصویر رکاشه
خار پشت کلان تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریاضه
تصویر ریاضه
رام کردن، رنج کشیدن زهنجه تپاس، گوشه نشینی، کوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریاست
تصویر ریاست
رهبری، زعامت، سری، مهتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریازه
تصویر ریازه
مهرازی (معماری) لادگری (بنائی)
فرهنگ لغت هوشیار