جدول جو
جدول جو

معنی ریزابه

ریزابه
آبی که از جایی در نهری فرومی ریزد، رود یا جویی که به رود دیگر می ریزد
تصویری از ریزابه
تصویر ریزابه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ریزابه

لیزابه

لیزابه
هر مایع لزج و لعاب دار مانند آب دهان یا آب بعضی از میوه ها
لیزابه
فرهنگ فارسی عمید

لیزابه

لیزابه
آب لزج که از دهان و بینی انسان و جانوران برآید، آب لزج که از میوه (مثلاً هندوانه ای که زمستانی بر آن گذشته) برآید
لیزابه
فرهنگ فارسی معین

تیزابه

تیزابه
تیزاب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، آب زبان گز: تیزابۀ اسفناج را پس از پختن باید گرفت. (یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا

ریزاب

ریزاب
ریزآب، آب چرکینی که از حمامها و از شستشوی جاری می شود، (ناظم الاطباء)، رافد، رافده، ساعده، ریجاب، (یادداشت مؤلف)، رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا

ریزاب

ریزاب
دهی از بخش فدیشه شهرستان نیشابور، دارای 232 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده آنجا غلات و صنایع دستی آنجا کرباس بافی است، طایفۀ کلاه درازی در این ده سکونت دارند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا