- رَخِيص
- ارزان
معنی رَخِيص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همراهی، همراه
ترسناک
خرخر کردن، خرّوپف کردن
خسته کننده، یکنواخت
لرزش، تکان دادن
لرزان، یک لرز، لرزنده
همدل، مهربان، رحیم، قابل ترحّم، دل رحم، لطیف بودن
بد، فقیر، بی کیفیّت
باوقار، برازنده، چابک
رضایت دادن، راضی، راضی بودن
شرجی، مرطوب
بلند، نازک
فرمانده کمکی، گروهبان
ارزان
رنین، زنگ زدن
رئیس، رئیس جمهور
با سخاوت، سخاوتمندانه
ناقص، احمقانه، وحشت انگیز، بی محتوا، خفن، مسخره، مضحک
شخصیّت بخشی، تشخیص
خلاصه سازی، خلاصه
اختصاص، شخصی سازی، تخصیص
سمّ زدایی، ترخیص کالا از گمرک
بخیل، خسیس
آخرین
بی ارزش، ارزان
به طور ارزان، به روشی ارزان