معنی رَجِيج
رَجِيج
لرزش، تکان دادن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَجِيج
ضَجِيج
ضَجِيج
صِدا دار، سَر و صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
رَجِيف
رَجِيف
لَرزان، یِک لَرز، لَرزَنده
دیکشنری عربی به فارسی
بَهِيج
بَهِيج
زَرق و بَرق دار، جَشن
دیکشنری عربی به فارسی
عَجِيب
عَجِيب
مُعجِزِه آسا، شِگِفت اَنگیز، پَرخاشگَر
دیکشنری عربی به فارسی
سَجِين
سَجِين
زِندانی
دیکشنری عربی به فارسی
رَئِيس
رَئِيس
رَئیس، رَئیس جُمهور
دیکشنری عربی به فارسی
رَنِين
رَنِين
رِنین، زَنگ زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَقِيب
رَقِيب
فَرماندِه کُمَکی، گُروهبان
دیکشنری عربی به فارسی
رَفِيق
رَفِيق
هَمراهی، هَمراه
دیکشنری عربی به فارسی