معنی ذَاكِر - جستجوی لغت در جدول جو
ذَاكِر
یادآور، به یاد داشته باشید
ادامه...
یادآوَر، بِه یاد داشتِه باشید
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قَاهِر
زورآور، فاتح، سرکوبگر، غلبه آور
ادامه...
زورآوَر، فاتِح، سَرکوبگَر، غَلَبِه آوَر
دیکشنری عربی به فارسی
سَاخِر
بدبین، طعنه آمیز، طنزآمیز، تمسخرآمیز، طعن آمیز، طنز نویس، توهین آمیز، تحقیرآمیز، مسخره آمیز
ادامه...
بَدبین، طَعنِه آمیز، طَنزآمیز، تَمَسخُرآمیز، طَعن آمیز، طَنز نِویس، تُوهین آمیز، تَحقیرآمیز، مَسخَرِه آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
سَاحِر
افسونگر، جادوگر، جذّاب، شعبده باز
ادامه...
اَفسونگَر، جادوگَر، جَذّاب، شُعبَدِه باز
دیکشنری عربی به فارسی
شَاكِي
شاکی، شکایت کردن
ادامه...
شاکی، شِکایَت کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
شَاعِر
شاعر
ادامه...
شاعِر
دیکشنری عربی به فارسی
زَائِر
بازدیدکننده
ادامه...
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
زَاهِر
رونق، درخشان، راغب
ادامه...
رُونَق، دِرَخشان، راغِب
دیکشنری عربی به فارسی
قَادِر
توانا، قادر، رهبری کردن
ادامه...
تَوانا، قادِر، رَهبَری کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَاهِر
بیدار، مراقب
ادامه...
بیدار، مُراقِب
دیکشنری عربی به فارسی
مَاهِر
استادانه، ماهر
ادامه...
اُستادانِه، ماهِر
دیکشنری عربی به فارسی
غَائِر
عمیق، سیب
ادامه...
عَمیق، سیب
دیکشنری عربی به فارسی
غَامِر
مست، خردکننده
ادامه...
مَست، خُردکُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
غَادِر
خیانت کار، ترک کنید
ادامه...
خِیانَت کار، تَرک کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
فَاغِر
باز، خالی
ادامه...
باز، خالی
دیکشنری عربی به فارسی
فَاخِر
لطافت، لوکس، مجلّل، فراوان، باشکوه، متکبّرانه، برتر، عالی، فانتزی
ادامه...
لِطافَت، لوکس، مُجَلَّل، فَراوان، باشُکوه، مُتِکَبِّرانِه، بَرتَر، عالی، فانتِزی
دیکشنری عربی به فارسی
سَاكِن
ساکن، مقیم، ایستا
ادامه...
ساکِن، مُقیم، ایستا
دیکشنری عربی به فارسی
طَائِر
پروازان، پرنده
ادامه...
پَروازان، پَرَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
ذَاكِرَة
به یاد ماندنی، حافظه
ادامه...
بِه یاد ماندَنی، حافِظِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَاجِر
تاجر
ادامه...
تاجِر
دیکشنری عربی به فارسی
شَاكِر
سپاسگزار، متشکّرم
ادامه...
سِپاسگُزار، مُتَشَکّرم
دیکشنری عربی به فارسی
حَائِر
متحیّر، گیج شده، پریشان
ادامه...
مُتَحَیِّر، گیج شُدِه، پَریشان
دیکشنری عربی به فارسی
حَاكِم
حاکم، فرماندار
ادامه...
حاکِم، فَرماندار
دیکشنری عربی به فارسی
حَاضِر
همه جا حاضر، حاضر
ادامه...
هَمِه جا حاضِر، حاضِر
دیکشنری عربی به فارسی
جَوكِر
شوخی کننده، جوکر
ادامه...
شوخی کُنَندِه، جوکِر
دیکشنری عربی به فارسی
ذَابِل
پژمرده
ادامه...
پَژمُردِه
دیکشنری عربی به فارسی
جَائِر
استبدادی، ناعادلانه
ادامه...
اِستِبدادی، ناعادِلانِه
دیکشنری عربی به فارسی
ضَافِر
بافته شده
ادامه...
بافتِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
جَادِر
شایسته، ناسپاس
ادامه...
شایِستِه، ناسِپاس
دیکشنری عربی به فارسی
عَاكِس
بازتابی، باتری
ادامه...
بازتابی، باتری
دیکشنری عربی به فارسی
صَافِر
سوت زدن، خس خس سینه
ادامه...
سوت زَدَن، خَس خَس سینِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَاشِر
دهم
ادامه...
دَهُم
دیکشنری عربی به فارسی
عَابِر
عرضی، گذرا
ادامه...
عَرضی، گُذَرا
دیکشنری عربی به فارسی
ظَاهِر
ظاهری، آشکار، قابل مشاهده، ظاهر
ادامه...
ظاهِری، آشِکار، قابِلِ مُشاهِدِه، ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
فَاجِر
بی ادب، بداخلاق، شرور
ادامه...
بی اَدَب، بَداَخلاق، شَرور
دیکشنری عربی به فارسی