- دگردیس
- دیگرگون، تبدیل موجودی به موجود دیگر تغییر شکل بعضی جانوران
معنی دگردیس - جستجوی لغت در جدول جو
- دگردیس
- دگرگون، در علم زیست شناسی جانوری که تغییر شکل یافته
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انقلاب، تمایز، ابدال، تغییر، تحول
تغییر صورت، تغییر شکل، دگرگونی، حالت دگردیس، در علم زیست شناسی تغییر شکل بعضی جانوارن در دورۀ زندگی معمولاً بعد از دورۀ جنینی، متامورفوز
همانا گویا: اگر چه در وفا بی شبهی و دیس نمیدانی تو قدر من دزندیس. (رودکی. نفیسی ج 3 ص 1110)
پیر، بزرگسال، سختی و بلا
حالت و کیفیت دگردیس تغییر شکل دادن جانوران
سختی و بلا، کار سخت، پیر، کلان سال
برابر و یکسان، شبیه، آشکار، هویدا، درحال، همانا، گویا، برای مثال اگرچه در وفا بی شبهی و دیس / نمی دانی تو قدر من دزندیس (رودکی - لغت نامه - دزندیس)
زیبا مانند حور، برای مثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
ابر تن (متکبر) برتن برمنش پا تیاوند
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور، استمگر برای مثال خدایا بی شبان بگذاشتی این بی زبانان را / مگر تو هم از ایشان باز داری شر گرداسان (نزاری - مجمع الفرس - گرداس)
ظالم و ستمگر
باغ، بستان
دایره
دم شتر، جامه کهنه
پارسی تازی گشته درد لرد
دیگر دیگری:) تو این کار را نکنی دیگری میکند. (توضیح: بنظر میاید که در قدیم این کلمه با یای وحدت و نکره تلفظ میشد (یعنی: یکی دیگر شخصی دیگر) :) من پسر را به پدر تهنیت آوردم ازآن که ندیدم بجهان مر پدرش را دگری . (دیوان فرخی 379)
سنگ انداز، دور کننده
منسوب به گرد و غبار دارای گرد و غبار، سخت لطیف و نازک (پارچه)، گونه ای شویدی (شبتی) که دارای برگهای ظریفتر و ساقه های باریکتر است و شاخ و برگ آن شبیه سرخس میباشد و ارتفاعش نسبه زیاد میشود و مانند شویدی جزو گیاهان زمینی است و در گلدان کشت و نگهداری میشود و آنرا در سالنها و راهرو ها قرار میدهند. اصل آن از افریقای جنوبی است شویدی سرخسی. گرد بودن استدارت تدویر: زیراک کرانه آن شعاع که بر ماه همی افتد از آفتاب دایره ایست از بهر گردی ماه. دلاوری دلیری پهلوانی شجاعت: ندیدم سواران گردنکشان بگردی و مردانگی زین نشان