جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خوردیس

حوردیس

حوردیس
زیبا مانند حور، برای مِثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
حوردیس
فرهنگ فارسی عمید

حوردیس

حوردیس
حورمانند، شبیه حور:
چه قدر آورد بندۀ حوردیس
که زیر قبادارد اندام پیس،
سعدی
لغت نامه دهخدا

خوردین

خوردین
دهی است جزء دهستان برغان ولیان بخش کرج شهرستان تهران، شمال راه شوسۀ کرج به قزوین. این ده در کوهستان واقع شده با آب و هوای سردسیری و 693 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه ولیان و محصول آن غلات و بنشن و صیفی و انگور و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی کرباسبافی و گیوه چینی. یک باب دبستان دارد و بدانجا امامزاده ای است. راه مالرو و از طریق قلعه چندار می توان ماشین برد. قلعۀ ازنق جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

خوردیک

خوردیک
شوربا، و معرب آن خردق و خردیق است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خوردیم

خوردیم
رو به آفتاب، از توابع دهستان جنت رودبار تنکابن، مکان و جایی که همواره.، آفتاب گیر
فرهنگ گویش مازندرانی