جدول جو
جدول جو

معنی گرداس

گرداس
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور، استمگر برای مثال خدایا بی شبان بگذاشتی این بی زبانان را / مگر تو هم از ایشان باز داری شر گرداسان (نزاری - مجمع الفرس - گرداس)
تصویری از گرداس
تصویر گرداس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گرداس

گرداس

گرداس
ستمگر. ظالم. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) (انجمن آرا) :
اگر حال رعیت هم بر این آئین شود فردا
ز جمع زادگانش پر شود بازار نخاسان
خدایا بی زبان بگذاشتی این بی زبانان را
مگر هم تو از ایشان بازداری شر گرداسان.
حکیم نزاری قهستانی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

مرداس

مرداس
مرد آسمانی، نام پادشاهی پرهیزکار و بخشنده از دشت سواران و نیزه گزار و پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
مرداس
فرهنگ نامهای ایرانی

گرداب

گرداب
از شخصیتهای گرشاسب نامه، نام پهلوانی ایرانی در سپاه گرشاسب پهلوان نامدار
گرداب
فرهنگ نامهای ایرانی

گرداب

گرداب
جایی در دریا که آب دور خود می چرخد و فرو می رود، آبگرد
گرداب
فرهنگ فارسی عمید