جدول جو
جدول جو

معنی خَصَّة - جستجوی لغت در جدول جو

خَصَّة
خوکی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خامی، سنگ معدن
دیکشنری عربی به فارسی
پشته کردن، پشته، کاشی گذاشتن
دیکشنری عربی به فارسی
غرّیدن، او فریاد زد
دیکشنری عربی به فارسی
خراشیدن، او ترسید
دیکشنری عربی به فارسی
خط کشیدن، خط، چاپیدن
دیکشنری عربی به فارسی
کم نور کردن، صندل، خفه کردن، تپش داشتن
دیکشنری عربی به فارسی
لذّت، خوشمزه بودن
دیکشنری عربی به فارسی
لغزش، یک لغزش
دیکشنری عربی به فارسی
درستی، سلامتی، سلامتی عقل
دیکشنری عربی به فارسی
بودجه بندی کردن، اختصاص دهید، سفارشی کردن، خصوصی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
مقدار معیّن، یک کلاس
دیکشنری عربی به فارسی
رذالت، پستی
دیکشنری عربی به فارسی
سبک سری، سبکی، چابکی
دیکشنری عربی به فارسی
ریزبینی، دقّت
دیکشنری عربی به فارسی
دانه داری، دانه
دیکشنری عربی به فارسی
برندگی، وضوح، برش خوردگی
دیکشنری عربی به فارسی
سهمیه، یک کلاس
دیکشنری عربی به فارسی
ویژه، به خصوص، به ویژه
دیکشنری عربی به فارسی
برش زدن، او گفت، بریدن، برش کردن، حذف کردن، تراشیدن
دیکشنری عربی به فارسی