- خَصَّة
- خوکی
معنی خَصَّة - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خامی، سنگ معدن
پشته کردن، پشته، کاشی گذاشتن
غرّیدن، او فریاد زد
خراشیدن، او ترسید
خط کشیدن، خط، چاپیدن
کم نور کردن، صندل، خفه کردن، تپش داشتن
لذّت، خوشمزه بودن
داستان
لغزش، یک لغزش
درستی، سلامتی، سلامتی عقل
بودجه بندی کردن، اختصاص دهید، سفارشی کردن، خصوصی کردن
مقدار معیّن، یک کلاس
رذالت، پستی
سبک سری، سبکی، چابکی
ریزبینی، دقّت
دانه داری، دانه
برندگی، وضوح، برش خوردگی
سهمیه، یک کلاس
ویژه، به خصوص، به ویژه
برش زدن، او گفت، بریدن، برش کردن، حذف کردن، تراشیدن