ترجمه صَحَّة به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَحَّة
صَحَّ
- صَحَّ
- تِکرار کَردَن، دُرُست اَست، صِدا دادَن، صِدایِ بُلَند دادَن، داد زَدَن، بَرق زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
صَحَّحَ
- صَحَّحَ
- تَصحِیح کَردَن، دُرُست اَست، تَأیید کَردَن، اِصلاح کَردَن، راست کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی