جدول جو
جدول جو

معنی خوشندگی - جستجوی لغت در جدول جو

خوشندگی
(خوَشْ / خُشْ نُ دَ / دِ)
خوشنودی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خربندگی
تصویر خربندگی
شغل و عمل خربنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوزندگی
تصویر دوزندگی
خیّاطی، عمل دوختن لباس یا چیز دیگر، دوخت و دوز، خیاطت، درزی گری
پیشۀ دوزنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رخشندگی
تصویر رخشندگی
درخشندگی، درخشان بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوانندگی
تصویر خوانندگی
شغل و عمل آواز خوان، آواز خوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواهندگی
تصویر خواهندگی
خواستار بودن، خواهنده بودن، خواستاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواندنی
تصویر خواندنی
کتاب یا نوشته ای که شایستۀ خواندن باشد، قابل خواندن، خوانا
فرهنگ فارسی عمید
(خوَشْ / خُشْ نُ)
خوشنودی. خرسندی:
که بر دین پاکیزۀ ایزدی
ز تو هست دادار را خوشندی.
فردوسی.
بخوشندی چه کنی چون چنین کنی بغضب.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(شَ دَ / دِ)
حالت و عمل کوشنده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوشنده شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
پژمردگی. (یادداشت مؤلف) : ذبله، خوشیدگی لب از تشنگی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خوَ / رَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی خورنده:
ازبیخورشی تنم فسرده ست
نیروی خورندگیش مرده ست.
نظامی.
، لیاقت. سزاواری. شایستگی. تناسب
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا دَ / دِ)
قرائت. (ناظم الاطباء) ، دعوت. طلب، قبول کردن کودکی را بجای فرزند. (ناظم الاطباء). کسی را که نسبت و خویشی ندارد خویش گرفتن، چون: برادرخواندگی، پسرخواندگی، خواهرخواندگی، دخترخواندگی، مادرخواندگی
لغت نامه دهخدا
(خُ شَ دَ / دِ)
عمل خروشنده. حالت خروشنده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوشمزگی
تصویر خوشمزگی
لذیذی، خوش طبعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شویندگی
تصویر شویندگی
غسل و شستشوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوسندگی
تصویر پوسندگی
چگونگی و حالت پوسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشرنگی
تصویر خوشرنگی
حالت و کیفیت خوشرنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشنامی
تصویر خوشنامی
کسی که به نام نیک مشهور است نیکنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوانندگی
تصویر خوانندگی
نغمه سرائی، آواز خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواهندگی
تصویر خواهندگی
خواهش درخواست، خواستاری خواستگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبنندگی
تصویر خبنندگی
عمل خوابانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشندلی
تصویر روشندلی
روشن ضمیری دانایی آگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخشندگی
تصویر رخشندگی
رخشنده بودن درخشندگی روشنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوزندگی
تصویر دوزندگی
خیاطی، سوزنکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواندنی
تصویر خواندنی
چیزی که شایسته خواندن باشد قابل قرائت: کتاب خواندنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خربندگی
تصویر خربندگی
((خَ بَ دِ))
نگهبانی از خر، کرایه دادن خر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواندنی
تصویر خواندنی
((خا دَ))
چیزی که شایسته خواند باشد، قابل قرائت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشندلی
تصویر روشندلی
((~. دِ))
آگاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوشنودی
تصویر خوشنودی
رضایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باشندگی
تصویر باشندگی
مسکونی، مربوط به محل سکونت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فروشندگی
تصویر فروشندگی
Salesmanship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوشمزگی
تصویر خوشمزگی
Tastiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سواد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فروشندگی
تصویر فروشندگی
(PT) habilidade de vender
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوشمزگی
تصویر خوشمزگی
вкусность
دیکشنری فارسی به روسی