آشنا، محرم، خودی متضاد: بیگانه، غریبه، نامحرم، بی تکلف، خودحال، یک رنگ متضاد: متکلف، صمیمی، صمیمانه، بی تکلفانه، خودحالانه متضاد: رسمی، خصوصی، محرمانه، انتیم شدن، بی ریا شدن متضاد: متکلف بودن
آشنا، محرم، خودی متضاد: بیگانه، غریبه، نامحرم، بی تکلف، خودحال، یک رنگ متضاد: متکلف، صمیمی، صمیمانه، بی تکلفانه، خودحالانه متضاد: رسمی، خصوصی، محرمانه، انتیم شدن، بی ریا شدن متضاد: متکلف بودن
روده، قسمت لوله ای شکل دستگاه گوارش مهره داران که بین معده و مخرج قرار دارد و عمل هضم و جذب در آن کامل می شود برای مثال شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ / بود تنگ دل رودگانی فراخ (سعدی۱ - ۱۴۷)
روده، قسمت لوله ای شکل دستگاه گوارش مهره داران که بین معده و مخرج قرار دارد و عمل هضم و جذب در آن کامل می شود برای مِثال شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ / بُوَد تنگ دل رودگانی فراخ (سعدی۱ - ۱۴۷)
واحد یا مؤلفه استانداردی از یک سازواره (سیستم) که برای ترکیب یا استفاده آسان، طراحی یا ساخته می شود، واحدها یا دوره های مشخص آموزشی در دانشگاه ها و مدارس، واحدها و اجزای صنعتی همگون و مشابه، واحدهای
واحد یا مؤلفه استانداردی از یک سازواره (سیستم) که برای ترکیب یا استفاده آسان، طراحی یا ساخته می شود، واحدها یا دوره های مشخص آموزشی در دانشگاه ها و مدارس، واحدها و اجزای صنعتی همگون و مشابه، واحدهای