معنی سوزمانی تصویر سوزمانی سوزمانی بدکاره، روسپی، کولی، زن کولی، طایفه ای از کولیان بیابان گردبدکاره، روسپی، کولی، زن کولی، طایفه ای از کولیان بیابان گرد فرهنگ فارسی عمید