جدول جو
جدول جو

معنی جَامِد - جستجوی لغت در جدول جو

جَامِد
یخ زده، سفت و سخت
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلامید
تصویر جلامید
جمع جلمود، خرسنگ ها شتران کلانسال ثقل و سنگینی
فرهنگ لغت هوشیار
کارگر، عامل، در حال کار
دیکشنری عربی به فارسی
جذب کننده، جذّاب، جاذب
دیکشنری عربی به فارسی
بحثی، بحث کردن، جدلی
دیکشنری عربی به فارسی
شایسته، ناسپاس
دیکشنری عربی به فارسی
گرفتار، در حال بازگشت، محبوس
دیکشنری عربی به فارسی
رو به بالا، در حال افزایش
دیکشنری عربی به فارسی
خاموش، ساکت، بی صدا، بی کلام
دیکشنری عربی به فارسی
سیلابی، جارو کردن
دیکشنری عربی به فارسی
پرستش گر، یک نمازگزار
دیکشنری عربی به فارسی
آرزو کننده، مشتاق
دیکشنری عربی به فارسی
رایج، غالب
دیکشنری عربی به فارسی
کامل، جامع، شامل، کلّی، فراگیر
دیکشنری عربی به فارسی
زخم زننده، آزاردهنده
دیکشنری عربی به فارسی
مجرم، مرتکب
دیکشنری عربی به فارسی
دونده، در جریان است، نزدیکی، در حال انجام است، جاری شدن
دیکشنری عربی به فارسی
قابل جمع آوری، گرمایش، جمع آور، مسجد
دیکشنری عربی به فارسی
عمداً، غسل تعمید داد
دیکشنری عربی به فارسی
خنک، سرد
دیکشنری عربی به فارسی
باردار، حامله
دیکشنری عربی به فارسی
تلخ، ترش، زهرآگین، اسیدی
دیکشنری عربی به فارسی
بی سن، جاودانه، جاویدان
دیکشنری عربی به فارسی
بی حسّ، خفته، بی حسّ کننده
دیکشنری عربی به فارسی
رهبر، پیشگام، ستوان
دیکشنری عربی به فارسی
گسترده، گرسنه
دیکشنری عربی به فارسی
استبدادی، ناعادلانه
دیکشنری عربی به فارسی
وحشیانه، نادان، پر صدا و خودخوٰاه، به طور ملامت آمیز، جاهل
دیکشنری عربی به فارسی
ایستاده، رفیع
دیکشنری عربی به فارسی