معنی عَامِد
عَامِد
عمداً، غسل تعمید داد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَامِد
خَامِد
خَامِد
بی حِسّ، خُفتِه، بی حِسّ کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
جَامِد
جَامِد
یَخ زَدَه، سِفت و سَخت
دیکشنری عربی به فارسی
عَائِد
عَائِد
گِرِفتار، دَر حالِ بازگَشت، مَحبوس
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِل
عَامِل
کارگَر، عامِل، دَر حالِ کار
دیکشنری عربی به فارسی
عَابِد
عَابِد
پَرَستِش گَر، یِک نَمازگُزار
دیکشنری عربی به فارسی
علامید
علامید
جمع علماد، گروهه های ریسمان
فرهنگ لغت هوشیار
بَارِد
بَارِد
خُنَک، سَرد
دیکشنری عربی به فارسی
حَامِل
حَامِل
باردار، حامِلِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَامِض
حَامِض
تَلخ، تُرش، زَهرآگین، اَسیدی
دیکشنری عربی به فارسی