جدول جو
جدول جو

معنی تَعَلَّمَ - جستجوی لغت در جدول جو

تَعَلَّمَ
یاد گرفتن، برای یادگیری
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تهمت زدن، فحش داد
دیکشنری عربی به فارسی
اسکی کردن، اسکیت سواری
دیکشنری عربی به فارسی
بالا رفتن، پیاده روی
دیکشنری عربی به فارسی
نفوذ کردن، نفوذ، دزدیدن
دیکشنری عربی به فارسی
ناپایدار بودن، او تلو تلو خورد، زمین خوردن
دیکشنری عربی به فارسی
شگفت زده شدن، او شگفت زده شد، تعجّب کردن
دیکشنری عربی به فارسی
شناختن، برای شناختن
دیکشنری عربی به فارسی
فاسد شدن، پوسیدگی
دیکشنری عربی به فارسی
نفخ کردن، تورّم
دیکشنری عربی به فارسی
حرف زدن، صحبت کردن
دیکشنری عربی به فارسی
ادامه دادن، پیشرفت، پیشرفت کردن، فرسوده
دیکشنری عربی به فارسی
نوسان داشتن، نوسان
دیکشنری عربی به فارسی
کم شدن، کوچک شدن
دیکشنری عربی به فارسی
برجسته کردن، او خم شد
دیکشنری عربی به فارسی
سقوط کردن، سقوط
دیکشنری عربی به فارسی
دستکاری کردن، او کنترل را به دست گرفت، قضاوت کردن
دیکشنری عربی به فارسی
متعلّق بودن، او دلبسته شد
دیکشنری عربی به فارسی
درس دادن، علم، آموزش دادن، دوباره آموزش دادن، تدریس کردن
دیکشنری عربی به فارسی