جدول جو
جدول جو

معنی بھٹکنا - جستجوی لغت در جدول جو

بھٹکنا
گذراندن، سرگردان، منحرف شدن، سرگردان شدن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لرزندگی، شوک
دیکشنری اردو به فارسی
خفه کردن، زانو
دیکشنری اردو به فارسی
آویزان بودن، آویزان کردن، افتادن، آویزان شدن
دیکشنری اردو به فارسی
پرکردن
دیکشنری اردو به فارسی
برشته کردن، کباب کردن
دیکشنری اردو به فارسی
رانشیدن، اغوا کردن
دیکشنری اردو به فارسی
صدای انفجار دادن، منفجر شدن، ترکیدن، فوران کردن
دیکشنری اردو به فارسی
خسته شدن
دیکشنری اردو به فارسی
خم شدن، تعظیم کردن، تمایل داشتن، تکیه دادن، شیب داشتن
دیکشنری اردو به فارسی
پوسته پوسته بودن، پوست کندن
دیکشنری اردو به فارسی
تپش داشتن، ضرب و شتم کردن
دیکشنری اردو به فارسی
آتش افروختن، تحریک کردن
دیکشنری اردو به فارسی
فراموشی، فراموش کردن
دیکشنری اردو به فارسی
ترکاندن، پارس کردن
دیکشنری اردو به فارسی
نیزه انداختن، پارس کردن، ناله کردن، زوزه کشیدن
دیکشنری اردو به فارسی
ارسال کردن، برای ارسال، فرستادن، کشتی فرستادن
دیکشنری اردو به فارسی
صندلی گذاشتن، برای نشستن، نشستن، چمبیدن
دیکشنری اردو به فارسی
پاشیدن، برای پاشیدن، فشاردادن
دیکشنری اردو به فارسی
پرگفتن، برای فروش
دیکشنری اردو به فارسی