معنی پھٹنا پھٹنا صدای انفجار دادن، منفجر شدن، ترکیدن، فوران کردن صِدایِ اِنفِجار دادَن، مُنفَجِر شُدَن، تَرکیدَن، فَوَران کَردَن دیکشنری اردو به فارسی