معنی جھکنا
جھکنا
خم شدن، تعظیم کردن، تمایل داشتن، تکیه دادن، شیب داشتن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با جھکنا
جھکانا
جھکانا
شیب دادَن، کَج شُدَن، کَج کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
تھکنا
تھکنا
خَستِه شُدَن
دیکشنری اردو به فارسی