- بمانند
- از قبیل
معنی بمانند - جستجوی لغت در جدول جو
- بمانند
- مانند مثل: (چو این هر سه هم زین پدر و مادرند چرا نه بمانند یکدیگرند) (امیر خسرو) توضیح لازم الاضافه است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
امثال، مثلا، شبیه، از قبیل، نظیر، مشابه
مانند هم، مثل یکدیگر، شبیه، نظیر
مخفف مانند، شبیه و نظیر و مانند یکدیگر باشد
شبیه، از قبیل، نظیر، مثل، مثال
ماننده شبیه نظیر: زیرا که وی بهیچ چیز مانندنیست. توضیح این کلمه اگر پس از اسم (مشبه به) آید بدون اضافه استعمال شود: سرو مانند و اگر پیش از اسم آید بصورت اضافه استعمال گردد: روی یار مانندماه است، نظیر مثل (بصورت اضافه آید) : و ماننداین عمل را مضارعه خوانند. یا به مانند. مانند نظیر شبیه: چرا شد پدر هفت مادر چهار ک چگونه سه فرزند شد آشکار ک چواین هر سه هم زین پدر مادرند چرا نه بمانند یکدیگرند ک (امیر خسرو آنند)، از قبیل: پستانداران جانورانی هستند... مانند سگ گربه و غیره
شبیه، نظیر
مانند شدن: شبیه شدن
مانند کردن: شبیه کردن، تشبیه
مانند شدن: شبیه شدن
مانند کردن: شبیه کردن، تشبیه
به مثابه
کوهی بسیار مرتفع از سلسله جبال البرز که همیشه از برف و یخ پوشیده شده و واقع است مابین طبرستان و ری
بی رقیب، بی نظیر، کم نظیر
دوقلو
ترساندن و گریزاندن
در سیر و خرام آوردن خرامانیدن، خوش خرامیدن بناز و کشی راه رفتن
کج کننده، خم کننده
کج کردن
بد بوی متعفن، زن بد بوی (خصوصا)
خم کردن، خم دادن، کج کردن، برای مثال خماند شما را همان روزگار / نماند خمانیده هم پایدار (فردوسی۱/۱۱۳)
رم دادن، ترساندن و گریزاندن
آنکه دیگری را می ترساند و رم می دهد، رم دهنده
آنکه یا آنچه در خوبی یا بدی همتا نداشته باشد، بی مثل، بی نظیر، بی همتا
شک کننده شاک. توضیح در ترجمه تفسیر طبری ج 1 ص 109 گمان مندان در ترجمه ممترین بکار رفته
گمانیدن: وهم چیزی نگماند که نه حس بوی داده بود
شبیه، نظیر
آنچه که شبیه ومانندنباشد مقابل مانند، ضد (مقدمه الادب)
مردن، درگذشتن، اقامت نکردن
شباهت مانندگی
مانده شبیه، جمع همانندگان