جدول جو
جدول جو

معنی رماننده

رماننده
آنکه دیگری را می ترساند و رم می دهد، رم دهنده
تصویری از رماننده
تصویر رماننده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رماننده

رماننده

رماننده
رم دهنده: ناجش، رمانندۀ شکار بسوی صیاد. (منتهی الارب). رجوع به رماندن و رمانیدن شود
لغت نامه دهخدا

رساننده

رساننده
کسی که چیزی یا کسی را به چیزی یا کسی دیگر برساند متصل کننده: اتصال دهنده
فرهنگ لغت هوشیار

رهاننده

رهاننده
کسی که دیگری را از قید و بند و گرفتاری نجات می دهد، رها کننده، نجات دهنده
رهاننده
فرهنگ فارسی عمید