جدول جو
جدول جو

معنی باربندی - جستجوی لغت در جدول جو

باربندی
بار بستن، عمل بستن بار
تصویری از باربندی
تصویر باربندی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عمل بادبند عملی که معزمان کنند برای رفع معالجه پاره ای از بیماریها مانند نزله و درد چشم و درد دندان و غیره که گمان میکردند از باد تولید شود. عمل بستن اوجاع و دردها با اوراد و ادعیه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
توبره پشتی که چهار بند دارد و مسافران پیاده و روستاییان آنرا بپشت خود بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاربندی
تصویر چاربندی
چهاربندی، توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باربند
تصویر باربند
آنکه بارها را بندد، نواری که با آن بار را استوار کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربدی
تصویر باربدی
منسوب به باربد آهنگ ساخته باربد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربند
تصویر باربند
جای بستن بار در سقف اتومبیل یا اتوبوس
باره بند
فرهنگ فارسی عمید
((بَ))
شبکه ای معمولاً فلزی که روی سقف اتومبیل های غیرباری نصب می کنند و روی آن بار می گذارند، نوار یا ریسمانی که با آن بار را می بندند، طویله یا اصطبل بی سقف که چهارپایان بارکش را در آن جا می بندند، بهاربند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
تعهد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبارمندی
تصویر تبارمندی
اصالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهرمندی
تصویر بهرمندی
بهره بری تمتع، دارای سهم وحصه بودن
فرهنگ لغت هوشیار
طویله بی سقفی که در فصل بهار و تابستان چارپایان را در آن بندند باربند باره بند، خانه هوادار که فصل بهار در آن نشینند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارندگی
تصویر بارندگی
باریدن و بارش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باراندن
تصویر باراندن
بارانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارندگی
تصویر بارندگی
باریدن باران، برف یا تگرگ از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهاربند
تصویر بهاربند
جای بستن چهارپایان در فصل بهار و تابستان، جایی شبیه ایوان در خارج طویله که در فصل بهار و تابستان چهارپایان را در آنجا می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باراندن
تصویر باراندن
سبب باریدن شدن، چیزی را مانند باران فروریختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار بندی
تصویر کار بندی
عمل کار بند استعمال: (مبادا که دل تو از کار بندی این کتاب باز ماند) (قابوسنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاوبندی
تصویر گاوبندی
در منافعی نا مشروع با هم شریک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
عمل یارمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهاربند
تصویر بهاربند
جای بستن چارپایان در بهار و تابستان که سقف ندارد، خانه هواگیر ویژه فصل بهار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمربندی
تصویر کمربندی
منسوب به کمربند، دارای حالتی چون کمربند، جاده ای که دور شهر کشیده می شود تا خودروها مجبور به گذشتن از داخل شهر نباشند
فرهنگ فارسی معین
توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
یاری، کمک، اعانت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
Adherence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
Clerkship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
Applicative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
приверженность
دیکشنری فارسی به روسی