جدول جو
جدول جو

معنی باراندن

باراندن
سبب باریدن شدن، چیزی را مانند باران فروریختن
تصویری از باراندن
تصویر باراندن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با باراندن

باراندن

باراندن
بارانیدن: و گفت گرسنگی ابریست که جز آن باران حکمت نباراند. (تذکره الاولیاء عطار)
لغت نامه دهخدا

بالاندن

بالاندن
نمو دادن، رویاندن، تناور ساختن
جنباندن، برای مِثال یک قصیده هزارجا خوانده / پیش هر سفله ریش بالانده (سنائی - مجمع الفرس - بالانده)
بالاندن
فرهنگ فارسی عمید