معنی چاربندی - فرهنگ فارسی عمید
معنی چاربندی
چاربندی
چهاربندی، توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
تصویر چاربندی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چاربندی
چاربندی
چاربندی
توبره پشتی که چهار بند دارد و مسافران پیاده و روستاییان آنرا بپشت خود بندند
فرهنگ لغت هوشیار
چهاربندی
چهاربندی
توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
چهاربندی
چهاربندی
توبرۀ پشتی که چهاربند دارد و مسافران پیاده و روستائیان آن را به پشت بندند. (فرهنگ فارسی معین) ، ریسمانی که سوار تازه کار را با آن بر اسب بندند تا سوارکاری بیاموزد. رجوع به چاربندی شود
لغت نامه دهخدا
کاربندی
کاربندی
نام محلی در 368500 گزی بوشهر میان ’اخند’ و بندر مقام
لغت نامه دهخدا
کاربندی
کاربندی
عمل و کیفیت کاربند: و مبادا که دل تو از کاربندی این کتاب بازماند. (قابوسنامه)
لغت نامه دهخدا
چاربند
چاربند
چهاربند، برای مِثال برون جسته از کندۀ چاربند / فرس رانده بر هفت چرخ بلند (نظامی۵ - ۷۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.