جدول جو
جدول جو

معنی انابت - جستجوی لغت در جدول جو

انابت
رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
فرهنگ فارسی عمید
انابت
(کَدْءْ)
به خدای تعالی بازگشتن. (منتهی الارب). بازگشتن بسوی خدا. (از ناظم الاطباء). بازگردیدن بسوی خداو بازگشتن از کارهای بد. توبه کردن و دعا خواستن. (غیاث اللغات) (آنندراج). بازگشتن. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی).
لغت نامه دهخدا
انابت
(اَ بَ)
دهی است از بخش بردسکن شهرستان کاشمر با 683 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن پنبه، زیره و گاورس است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
انابت
به خدای تعالی بازگشتن
تصویری از انابت
تصویر انابت
فرهنگ لغت هوشیار
انابت
((اِ بَ))
برگشتن از گناه، توبه کردن، توبه، پشیمانی
تصویری از انابت
تصویر انابت
فرهنگ فارسی معین
انابت
انابه، پشیمانی، توبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انبات
تصویر انبات
رویانیدن، روییدن، رستن گیاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذابت
تصویر اذابت
ذوب کردن، گداختن، آب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منابت
تصویر منابت
منبت ها، جاهای روییدن گیاه ها، رستنگاه ها، جمع واژۀ منبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انابه
تصویر انابه
انابت، رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
حالت انسان پس از مقاربت یا انزال منی که غسل بر او واجب می شود، غسلی که برای از میان بردن این حالت انجام می شود، سو، جانب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصابت
تصویر اصابت
رسیدن تیر به هدف، خوردن تیر به نشانه، برخورد چیزی به چیز دیگر، درست گفتن، درست رسیدن، راست آوردن، آهنگ راست کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجابت
تصویر اجابت
جواب دادن، پاسخ دادن، قبول کردن، پذیرفتن خواهش، برآوردن حاجت
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
قائم مقام گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قائم مقام کسی گردانیدن. (آنندراج). گویند انبته عنه انابهً، یعنی قائم مقام او گردانیدم او را. (از منتهی الارب). و رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا
(اِ بَ / بِ)
توبه و پشیمانی و بازگشت بسوی خدای تعالی که پتت و پتفت نیز گویند. (از ناظم الاطباء). بازگردیدن با خدای عزوجل. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَءْ)
روشن کردن: ذکر مقامات او در نصرت دین و انارت معالم یقین از عرض دریا بگذشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 262) ، روشن کردن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). اضائه. تبیین. ایضاح. (یادداشت مؤلف) ، جامه را علم زدن. (مصادر زوزنی). جامه را علم کردن، شکوفه بیاوردن. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به اناره و انارت شود
لغت نامه دهخدا
(اِرْ)
گران گردانیدن و سنگین کنانیدن و سبب میل کردن شدن. (ناظم الاطباء). گران گردانیدن و مایل ساختن گرانی بار. (منتهی الارب). گویند: اناء الحمل، اذا اثقله و اماله کذهبت به و اذهبت. (از منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
تصویری از انابه
تصویر انابه
توبه و پشیمانی و بازگشت به سوی خدای تعالی، توبه و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منابت
تصویر منابت
جمع منبت، رستنگاهان جمع منبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجابت
تصویر اجابت
برآوردن حاجت کسی، قبول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصابت
تصویر اصابت
رسیدن تیر نشانه را، آهنگ کردن ونگذشتن از آن، به هدف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
رویاندن، رستن فروماندن در راه، واپس ماندن از کاروان، بریده شدن رویانیدن، رستن گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذنابت
تصویر ذنابت
خویشی، قرابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
دور شدن، جلب شدن، جنب شدگی، نجس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطابت
تصویر اطابت
پاک کردن، خوشبوی کردن، حلال و پاکیزه کردن، خوشمزه کردن طعام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنابت
تصویر خنابت
بادساری (نخوت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهابت
تصویر اهابت
نهیب زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجابت
تصویر اجابت
((اِ بَ))
پاسخ دادن، جواب دادن، قبول کردن، پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اهابت
تصویر اهابت
((اِ بَ))
بانگ زدن، ترساندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبات
تصویر انبات
((اِ))
رویانیدن، رستن گیاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انابه
تصویر انابه
((اِ بِ))
برگشتن از گناه، توبه کردن، توبه، پشیمانی، انابت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
((جَ بَ))
دور شدن، نجس شدن، جنب شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منابت
تصویر منابت
((مَ بِ))
جمع منبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصابت
تصویر اصابت
((اِ بَ))
رسیدن، رسیدن تیر به هدف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجابت
تصویر اجابت
پاسخ، برآوری، پاسخ دادن
فرهنگ واژه فارسی سره